غزل توکل چرا امن یجیبم بی اثر شد چرا آه دل ما بی ثمر شد تفأل میزنم بر شعر حافظ چرا فال منو دل بستهتر شد شبی با یاد تو خوش بودم ای دوست چرا این شام...
زمین دلگیر ز ادمهاست ز آدمهای بی بنیاد ز آنانی که به مسلکی، بیگانه اند با عشق ز آنانی که عشق را با سنگ تکفیر میکوبند بجز راهی که خود دارند، دگر راهی...
این اگر زندگی است نام بلا بگذارید نیست تقدیر چرا پای خدا بگذارید قرص خوابم بکنید بیشتر از دیروزم داخل جعبه سر ریز دوا بگذارید این کلاه سر ما نیست مد...